معرفی سریال مترجم ، فیلمی با سبک اتاق فرار

سریال مترجم؛ اثر ایرانی برای عاشقان اتاق فرار

مقدمه

حل معما همیشه لذت‌بخش است مخصوصا برای کسانی که عاشق اتاق فرار هستند. امروز در این مقاله می‌خواهیم غزاله را در پروسۀ حل معمای قتل برادرش همراهی کنیم و شاهد چگونه پشت‌سر گذاشتن چالش‌هایش باشیم. چیزی که ممکن است در اتاق فرار بعدی که می‌رویم به کارمان بیاید!
یکی از جالب‌ترین و محبوب‌ترین سریال‌هایی که تا به‌حال در شبکه نمایش خانگی پخش شده، سریال مترجم است. تم این سریال معمایی بوده و داستان کلی فیلم در بستری رازگونه‌ پیش می‌رود. از ویژگی خاص فیلم مترجم می‌توان به استفاده از ماهیت اتاق فرار (Escape Room) در مسیر داستان اشاره کرد که با توجه به اساس معمایی داستان، استفاده‌ی هوشمندانه‌ای است. با توجه به تازگی راه‌اندازی اسکیپ روم در ایران، تا قبل از مترجم کسی از این موضوع در سناریوی فیلمش استفاده نکرده بود و این سریال توانست در این زمینه طلایه‌دار باشد. در ادامه‌ی مقاله قصد داریم شما را با موضوع کلی این سریال و جذابیت‌های آن آشنا کنیم.

 اگر برای دیدن این سریال مردد هستید و یا کنجکاو شده‌اید بدانید که داستان قسمت‌های مختلف سریال مترجم چطور پیش می‌رود، با ما همراه باشید.

سریال مترجم - غزاله

معرفی کلی سریال مترجم

نقش اصلی این سریال، دختر جوانی به ‌نام «غزاله» است؛ او به‌دنبال حل معمای مرگ برادرش «مرتضی» می‌گردد. معمایی که هرچه پیش می‌رود بیشتر در هم گوریده می‌شود و گِره‌های داستانی‌اش کورتر می‌شوند تاحدی‌که دیگر کاری از سرانگشت برنمی‌آید و باید آن‌ها را به دندان گرفت. غزاله که کار ترجمه انجام می‌دهد، سر پُرشوری دارد؛ او از آن دخترهایی است که ماجراجویی‌های مکررشان باعث کلافگی و البته دردسر اطرافیان می‌شود. اگر بخواهیم با یک عبارت دیگر، غزاله را تعریف کنیم باید بگوییم مادرش معتقد است که او باید پسر می‌شد نه دختر، از‌بس که برای رسیدن به‌خواسته‌اش بی‌مهابانه رفتار می‌کند.

«بچۀ ناخلف» انگ درخوریست که بدجور به پیشانی غزاله می‌چسبد! البته خودش این‌طور فکر نمی‌کند و فقط می‌خواهد برای دلش زندگی کند و عامه‌پسند بودن برایش بی‌اهمیت‌ترین چیز دنیاست. غزاله چارچوب‌هایی که خانواده برایش تعریف کرده بودند را در هم می‌شکند، چارچوب‌هایی که خواهر و برادرش به رعایت کردنشان عادت دیرینه داشتند!

احتمالا علاقه‌مند باشید:

بازیگران و عوامل فیلم مترجم

کارگردان این سریال بهرام توکلی بوده و بار تهیه‌کنندگی آن را سعید ملکان به‌دوش کشیده است. ازجمله بازیگران سریال مترجم صابر ابر، پانته‌آ پناهی‌ها، مهتاب ثروتی، مهرانه مهین‌ترابی، مجتبی پیرزاده، مارال بنی‌آدم، سولماز غنی، محمدرضا مالکی، شیدا خلیق، پادینا کیانی، شیرین اسماعیلی، سینا شفیعی، میلاد یزدانی و پردیس منوچهری هستند. فهرست اسامی بازیگران فیلم مترجم خود به‌تنهایی می‌تواند دلیل تماشای آن باشد از‌بس‌که حرفه‌ای‌ترین‌ها دور هم جمع شده‌اند. می‌توان گفت که بهرام توکلی همچون مجموعه‌داری که با وسواس و دقتی مثال‌زدنی وسایل کلکسیونش را انتخاب می‌کند، آن‌ها را برگزیده و کنار هم چیده است.

رویارویی غزاله با چالش‌های اتاق فرار

آشنایی با شخصیت‌های اصلی سریال مترجم

غزاله: غزاله (نقش محوری سریال) یک مترجم جوان است. او که به‌تازگی در یک سانحه ساختگی برادرش را از دست داده، در طول داستان تلاش می‌کند معمای مرگ او را حل کند. مهتاب ثروتی به‌بهترین شکل توانسته از پس این نقش بربیاید و آن را برای بیننده باورپذیر کند.

مهتاب ثروتی در نقش غزاله سریال مترجم

مرتضی: مرتضی [برادر غزاله] کسی است که با مرگش سوال‌های زیادی را در ذهن افراد خانواده و دوستانش ایجاد کرده است؛ سوال‌هایی که غزاله دربه‌در دنبال جواب‌هایش می‌گردد. او یکی از مترجمان معروف و با‌سابقه بوده که به‌واسطۀ نوشته‌ها و ترجمه‌هایش هواداران زیادی پیدا کرده است. مرتضی در کنار نوشتن، وظیفۀ وکالت و مشاورۀ حقوقی یک کارخانۀ تهیه آرد به نام «میزبان» هم بر عهده داشته است. او در یک تصادف ساختگی، چند ماه پس از ورشکستگی کارخانه کشته می‌شود. مرتضی پرتکرارترین نام در سریال مترجم است ولی با‌این‌وجود هرگز تصویری از او نمایش داده نمی‌شود، حتی در یک سکانس!

مادر: این رُل، نقش یک شیرازه را برای خانواده ایفا می‌کند و نمی‌گذارد بچه‌ها از پناهگاه امنی که همان خانواده است، جدا شوند. مهرانه مهین ترابی که پیش‌تر مهارتش را در این‌گونه نقش‌ها ثابت کرده بود، تلاش کرده تا کمی متفاوت‌تر از گذشته در مترجم ظاهر شود.

ناهید: اسم همسر مرتضی در سریال مترجم، ناهید است. مرگ مرتضی برای ناهید سوالِ بی‌جوابی است، او برای پُر کردن جای خالی جواب این پرسش، از هیچ کمکی به غزاله دریغ نمی‌کند. این کاراکتر به‌خاطر گذشتۀ تیره‌ای که داشته عروس نپذیرفتنی خانواده محسوب می‌شود، دست‌کم برای مادر مرتضی که این‌گونه است. ناهید در طول فیلم فراز‌و‌نشیب‌های زیادی را طی می‌کند و در کمال ناباوری گاهی جایگاهش از شاکی به متهم تغییر می‌کند. بازیگر نقش ناهید، پانته‌آ پناهی‌ها است؛ بازی فوق‌العاده و بی‌نقص او، کارگردان را مجاب کرد که بهترین انتخاب را برای این نقش داشته است.

ناهید و غزاله در سریال مترجم

پریسا: روان‌شناس سریال مترجم، پریسا است؛ او هم در کارخانۀ آرد میزبان به‌عنوان مشاور کار می‌کرد. پریسا، خواهر غزاله و مرتضی بوده که بعد‌از مرگ برادرش استعفا می‌دهد. پریسا برعکس اینکه عاشق رنگ‌های روشن به‌خصوص سفید است، شخصیتی خاکستری دارد که با جلورفت داستان به تیرگی آن اضافه می‌شود. نقش پریسا را در این سریال مارال بنی‌آدم ایفا می‌کند.

داوود: داوود، داماد خانواده است؛ شوهر پریسا. او کارگردان تئاتر بوده و از همان ابتدا، مرتضی که برادر زنش بود را خیلی دوست داشت و به نوشته‌های او علاقۀ زیادی پیدا می‌کند. داود از طریق نوشته‌های مرتضی با مرتضی و بعدتر از طریق مرتضی با پریسا آشنا شده و ازدواج می‌کند. مجتبی پیرزاده یک ‌بار دیگر توانست مهارتش در بازیگری را با ایفای این نقش به ‌رخ همگان بکشد.

مهندس: او یکی از سهام‌داران اصلی کارخانه است. مهندس به موضوع مرگ مرتضی ارتباط دارد اما این ارتباط یک معما است، معمایی که غزاله باید هرجور‌شده آن را حل کند. مهندس که در طول سریال نقش منفور و مهرۀ سیاه صفحۀ بازی بوده به‌یک‌باره در پایان فیلم رنگ عوض می‌کند و چنان سفید می‌شود که بیننده از تعجب، قالب تهی می‌کند. نقش مهندس را در سریال مترجم صابر ابر ایفا کرده است.

سریالی برای دوست داران اتاق فرار
صابر ابر در نقش مهندس

فرشته: فرشته صاحب یک دارالترجمه است که به ‌کمک برادرش، مهرداد، آنجا را اداره می‌کند. چیزهایی که بیننده در طول سریال از فرشته می‌شنود و می‌بیند باعث می‌شود این‌گونه نتیجه‌گیری کند که نویسنده چه درخور،  نام فرشته را برای این نقش انتخاب کرده است. سولماز غنی در این سریال، به‌خوبی توانسته از پس ایفای نقش خود برآید.

مهرداد: مهرداد که برادر فرشته است، کار ترجمۀ مدارک مهندس را انجام می‌دهد. مهرداد [با بازی سینا شفیعی] در واقع وظیفۀ ترجمه‌های غیرقانونی مهندس را بر عهده دارد.

فرزانه: او در گذشته مسئول روابط‌عمومی کارخانۀ میزبان بوده اما بعد‌از ورشکستگی شرکت، به‌عنوان مدیرعامل انتخاب می‌شود. ظاهرا فرزانه سعی دارد که شرکت را دوباره سرپا کند اما این فقط ظاهر ماجراست و باطن چیز دیگریست! خوب از آب درآوردن نقش منفی هنریست که شیرین اسماعیلی به بهترین شکل توانسته از پس آن برآید.

مژگان: او در ظاهر یکی از کارکنان دارالترجمه مهرداد و فرشته است ولی در کنار آن به جاسوسی برای فرزانه و مهندس مشغول است. مژگان کاراکتری چندبعدی، پرجزئیات و پیچیده دارد که سر درآوردن از چیزی که در سرش می‌گذرد کار هر کسی نیست. شیوا خلیق، نقش مژگان در این سریال را بر عهده گرفته است.

حامد: طبیعتا کارگران کارخانۀ آرد میزبان، یک سرکارگر هم می‌خواهند؛ اسم سرکارگر سریال مترجم، حامد است که در واقع همکار مرتضی به‌ حساب می‌آمد.

فیلمی برای علاقمندان اتاق فرار

لیست بهترین اسکیپ روم‌های ایران همراه با اطلاعات کامل با یک کلیک:

.

خلاصه قسمت‌های اول تا سوم سریال ایرانی مترجم (خطر اسپویل!)

در آغاز سریال ایرانی مترجم، غزاله از افراد ناشناس، پیامک‌های مشکوکی دریافت می‌کند. در این پیامک‌ها به او اعلام می‌شود که مرگ برادرش یک قتل برنامه‌ریزی‌شده بوده و این موضوع را به فردی به نام مهندس ربط می‌دهند. غزاله برای آنکه بفهمد آیا مهندس در مرگ برادرش نقش داشته یا نه، نقشه‌ای می‌کشد. او یک بازی را شروع می‌کند، بازی‌ای که ته آن را نمی‌داند و نمی‌خواهد هم بداند. غزاله در یک سکانس دیالوگ قشنگی دارد که بُعد جالبی از شخصیتش را به بیننده نشان می‌دهد؛ «همیشه قبل‌از بازی هیجان داشتم، هیجان بردن نه، هیجان خوب بازی کردن بود که زنده نگه‌ا‌م می‌داشت.». باخت بردگیم منوپولی غزاله که یادگار مرتضی بود، می‌شود نقطۀ شروع این بازی مهیج. یک بازی‌ که با همۀ سختی‌اش غزاله آن را تا خط پایان ادامه می‌دهد.

او قبلا در دارالترجمۀ فرشته و مهرداد کار می‌کرده، به ‌همین‌ دلیل می‌داند که مدارک مهندس در آنجا ترجمه می‌شوند. غزاله اطمینان دارد که یک نسخه از تمام مدارک مهندس در لپ‌تاپ فرشته وجود دارد، پس راهی جز دزدیدن لپ‌تاپ برای غزاله باقی نمی‌ماند. با این اتفاق کارکنان مهندس، سراغ او می‌روند؛ غزاله می‌خواهد که مستقیما با مهندس دیدار کند برای همین به ساختمان نیمه‌کاره‌ای می‌رود که مهندس در آنجا حضور دارد.

شرط عجیب برای استخدام!

غزاله از مهندس می‌خواهد که او را به‌عنوان مترجم مدارک خود استخدام کند ولی مهندس شرط استخدامش را انجام یک مصاحبه سخت و البته متفاوت تعیین می‌کند. غزاله با ترس و اضطراب بسیار می‌پذیرد که در این مصاحبه شرکت کند. در این قسمت از سریال، ناهید (عروس خانواده و همسر مرتضی) به غزاله اطلاعات زیادی درباره‌ی کارخانه تولید آرد میزبان که مرتضی وکیل آن بود، می‌دهد. او به غزاله می‌گوید که مرگ مرتضی می‌تواند کار مدیران و یا حتی کارگران شرکت باشد. یکی از افرادی که ناهید به او خیلی مشکوک است حامد کریمی (سرکارگر کارخانه) است. در این گیرودار فرزانه مدیرعامل جدید کارخانه می‌شود و شروع به تبلیغات گسترده برای شرکت می‌کند؛ مژگان هم به‌طبع در خبرچینی برای او تلاشش را دوچندان می‌کند.

سریال مترجم صابر ابر

معماهای اتاق فرار سریال مترجم

قسمت سوم این سریال با مصاحبۀ عجیب غزاله به‌منظور کار برای مهندس آغاز می‌شود. در این مصاحبه او باید از یک اسکیپ روم با سه اتاق متفاوت، در مدت یک ساعت بیرون بیاید تا استخدام شود. طراحی اتاق فرار خاص و جذاب در این قسمت و گنجاندن‌ آن‌ها در داستان سریال [طوری ‌که در ذوق بیننده نزند] کار هوشمندانه‌ای بود که فقط از بهرام توکلی برمی‌آمد.

در اتاق فرار اول که شبیه به یک زندان متروک است، دستان غزاله به یک تخت بسته می‌شود و او باید در آن معمای ازدواج ناهید با برادرش، مرتضی را حل کند. در همین اتاق به‌ظاهر او با یک سم قوی مسموم می‌شود.

 اتاق دوم شبیه به لوکیشن جشن‌تولد طراحی شده است. در این اتاق غزاله با معمای تولد هفت‌ سالگی‌اش و حرف‌های عجیب و غریب خواهرش، پریسا مواجه می‌شود.

معمای اتاق فرار سوم سریال مترجم بسیار جذاب و البته کمی متفاوت است. معمای اصلی این اتاق که شبیه به تاریک‌خانه (یک اتاق تاریک برای ظهور عکس) طراحی شده، مربوط به مادر غزاله می‌شود. در نهایت او می‌تواند این اتاق فرار که مهم‌ترین و سخت‌ترین مرحله نسبت به دو اتاق قبلی بوده را هم با موفقیت به‌پایان برساند.

از نکات جالب این قسمت از سریال مترجم، اشارۀ ظریف به برخی قوانین بازی اتاق فرار مثل ممنوعیت آسیب‌رسانی به دکور و وسایل بازی و همراه آوردن موبایل به داخل اتاق است.

معمای جشن تولد در سریال مترجم
اتاق فرار دوم در سریال مترجم

خلاصه قسمت‌های چهارم تا ششم سریال مترجم

بعد از پایان این مراحل غزاله به محل زندگی ناهید می‌رود. ناهید به او می‌گوید که باید به حل معمای قتل مرتضی ادامه دهد و در این راه ناهید و داوود (داماد خانواده و شوهر پریسا) به او کمک می‌کنند. در یکی از اتاق‌ها، ناهید فردی از گروه حامد را زندانی کرده تا بلکه بتواند از او سرنخ‌هایی به‌دست بیاورد. با حرف‌های این مرد پای نگار، یکی از کارکنان کافه‌ای که پاتوق اصلی غزاله است، به داستان باز می‌شود. نگار برای نجات مرد دستگیر‌شده به محل زندگی ناهید می‌رود و دست و پاهای غزاله، ناهید و داوود را می‌بندد و به حامد اطلاع می‌دهد که به آن‌جا برود.

حالا وقت آن است که سر دوربین را به‌طرف مهندس قصه‌مان بچرخانیم، مهندس برای دیدن پریسا به مطب او می‌رود. مهندس می‌داند که پریسا با دستکاری خاطرات کارگران کارخانه، حافظه‌ی آن‌ها را پاک و افکار دیگری را در مغزشان جایگزین کرده است. این کار پریسا عوارض جانبی زیادی داشته، بعضی از کارگران بعد از این آزمایش دست به اعمال وحشتناکی مثل خودسوزی زده‌اند. او پریسا را تهدید می‌کند و از آن می‌خواهد که با وی همکاری کند. درهمین‌حین همسر یکی از مدیران کشته‌شده‌ی شرکت، قصد دارد که مدارکی از سرطان‌زا ‌بودن آردهای تولید‌شده در کارخانه را پخش کند. اوضاع کمی پیچیده می‌شود، مژگان برای بهبود وضع‌موجود به مهندس و فرزانه پیشنهاد می‌دهد که شایعه زنده‌بودن مرتضی را سرزبان‌ها بیندازند. این شایعه می‌تواند توجه‌ها را به خود جلب کند و خبر سرطان‌زا بودن آردها را تاحدزیادی کم‌رنگ کند. در این‌جا قسمت ششم سریال ایرانی مترجم به پایان می‌رسد.

معمای اتاق فرار سوم در سریال مترجم

خلاصه قسمت هفتم تا نهم سریال مترجم

در این نقطه، داستان به اوج خودش می‌رسد و شبی شروع می‌شود که نصف بیشتر قسمت‌های سریال را در خودش جا می‌دهد. در این شب پرماجرا گِره‌های جدیدی به طناب داستان می‌افتد، گره‌های قبلی کور می‌شوند، مهره‌های بازی نقش عوض می‌کنند، نقاب‌ها کم‌کم از صورت افراد برداشته می‌شود و… .

در قسمت هفتم «سریال مترجم» حامد، داستان آشنایی ناهید و مرتضی را برای غزاله تعریف می‌کند. او می‌گوید که ناهید با دوز و کلک و با کمک داوود با مرتضی که در واقع وکیلش بوده ازدواج می‌کند. مرتضی هم برای آن که ناهید از کارهای پریسا خبر داشته، به اجبار با او ازدواج می‌کند. البته حامد حقایق عجیب دیگری را هم آشکار می‌کند. او می‌گوید: ناهید و مهندس با هم توافق می‌کنند که ناهید، غزاله را برای استخدام به ساختمان مهندس بفرستد. در عوض مهندس هم اطلاعات مفیدی از گروه حامد به او می‌دهد.

فاش کردن رازهای ناهید و داوود توسط حامد

حامد به سراغ داوود هم می‌رود. داوود بعد از شکنجه‌شدن کنترل خود را از دست داده و اعتراف می‌کند که با فرزانه و دیگر مقامات کارخانه در ارتباط است. سپس می‌گوید که در روزهای قبل از مرگ مرتضی، فردی به نام سارا که رابط او و کارخانه بوده، با داوود تماس می‌گیرد. سارا از داوود می‌خواهد که مرتضی را به یک آدرس بفرستد. در نهایت هم مرتضی در مسیر برگشت از آن‌جا کشته می‌شود.

در کارخانه، فرزانه و مهندس با همکاری مژگان تصمیم می‌گیرند که در وهله‌ی اول اعلام کنند، مرتضی زنده است. ولی بعد از چند ساعت خبر دوم را مبنی بر آن که قاتل مرتضی را پیدا کرده‌اند، منتشر کنند. مژگان می‌گوید انتشار این اخبار باعث می‌شود که توجه کمتری به کارخانه جلب شود.

در همین حین سارا که هم‌بازی داوود در تئاتر است، با مهرداد تماس گرفته و از او می‌خواهد که غزاله را به دارالترجمه ببرد.

در قسمت دهم ورق برمی‌گردد!

مهندس برای گرفتن مدارکی که جرایم کارخانه را نشان می‌داد، به دارالترجمه فرشته می‌رود. فرزانه هم با حامد و ناهید تماس می‌گیرد و آن‌ها را به کارخانه دعوت می‌کند. افراد حامد هم برای صحبت با سارا، داوود را به سالن تئاتر می‌برند.

مهندس در دارالترجمه غزاله را می‌بیند. غزاله به مهندس می‌گوید که آن‌ها عضو گروهی به نام مترجم هستند که هدفش حل معمای قتل مرتضی است و با تماس‌های کوتاه و پیام‌گزاری در گروه به همۀ آن‌ها می‌گوید که چه کاری انجام دهند. سپس از مهندس می‌خواهد که به یک صدای ضبط‌شده گوش دهد. این صدا به مهندس می‌گوید که اگر تا فردا قاتل مرتضی را معرفی نکند، خواهرش را می‌کشند. او که بسیار عصبانی شده، به‌سمت مهرداد حمله می‌کند. در همین زمان چند مرد وارد دارالترجمه می‌شوند و مهندس را می‌بندند.

در کارخانه، زمانی که فرزانه مشغول به مذاکره با ناهید بود، گروهی از کارگران به ساختمان حمله می‌کنند. سپس مژگان به فرزانه می‌گوید که عضو یک گروه برای پیدا کردن قاتل مرتضی است. آنجا مشخص می‌شود که فرزانه به‌دلیل مشکلات شخصی از مرتضی متنفر بود. سپس اعتراف می‌کند که در نقشه‌ی قتل او دست داشته است.

در سالن تئاتر، افراد گروه حامد، برای اعتراف گرفتن از داوود، سالن را به آتش می‌کشند. در این‌جا مشخص می‌شود که داوود خودش با سارا تماس گرفته و از او خواسته که یک قرار ملاقات را با مرتضی هماهنگ کند. در واقع داوود از طرف کارخانه مامور شده بود و نقش اصلی در قتل مرتضی را داشت. از طرف دیگر افراد گروه با پریسا تماس می‌گیرند. آن‌ها همه کارهایش را به او یادآوری می‌کنند و جلوی چشمان مادرش از او اعتراف می‌گیرند. سپس از پریسا می‌خواهند که به آدرس خاصی برود. حالا همه افرادی که در ماجرای قتل مرتضی نقش داشتند، به دست افراد گروه افتاده بودند.

اعتراف گرفتن ناهید از فرزانه

خلاصه قسمت یازدهم تا سیزدهم سریال مترجم

با شروع این قسمت از سریال مترجم قبل‌از آنکه افراد گروه بخواهند در مورد مجازات این چهار نفر تصمیم بگیرند، غزاله می‌گوید که باید با مادرش صحبت کند. مادرش به او می گوید که اگر مرتضی زنده بود، احتمالا این چهار نفر را می‌بخشید. اما بقیۀ افراد گروه، به‌خصوص ناهید با بخشش این چهار نفر مخالف هستند. هر کدام از اعضا، نظرات خود را برای چگونگی مجازات دارند. ولی در نهایت غزاله افراد گروه را مجاب می‌کند، تا این چهار نفر [فرزانه، پریسا، داود و مهندس] را ببخشند و آن‌ها را رها کنند و فرصت جبران اشتباهاتشان را از آن‌ها نگیرند.

با این وجود ناهید به سراغ مهندس می‌رود تا با اسلحه او را بکشد. مهندس از او می‌خواهد که مقداری مواد مخدر برایش بیاورد تا با دستان خودش خودکشی کند. ناهید هم این کار را انجام می‌دهد. بعد از این‌که مهندس بیهوش شد، ناهید از آن‌جا می‌رود.

غزاله، مهندس را در حالت بیهوشی پیدا می‌کند. او را به درمانگاه برده و از مرگ نجات می‌دهد. سپس غزاله و همه‌ی افراد گروه و حتی داوود و فرزانه، در کافه‌ای که در قسمت اول سریال دیده بودیم جمع می‌شوند تا تصمیم مناسبی بگیرند. همه‌ی اعضا قبول می‌کنند که پریسا را به‌دلیل بارداریش ببخشند.

از طرف دیگر فرزانه می‌گوید که اگر تا صبح صبر کنند، او تعداد زیادی از کارگران را به کارخانه برمی‌گرداند و حتی ضرر و زیان‌ها را جبران می‌کند. حامد و افراد گروه‌اش از این صحبت استقبال می‌کنند. اما مهندس به آن‌ها می‌گوید که فرزانه نمی‌تواند کارخانه را دوباره راه بیاندازد. با این حرف‌ها غزاله ناگهان متوجه می‌شود که مهندس بی‌گناه است.

تصمیم‌گیری برای مجازات قاتلان مرتضی

صابر ابر  و حل معمای سریال مترجم

غزاله به بقیه‌ی اعضای گروه می‌گوید؛ نامه‌هایی که مهندس برای مرتضی می‌نوشت را، خوانده است. او می‌داند که مهندس علاقه‌ی زیادی به برادرش داشته پس نمی‌توانسته مرتضی را بکشد.

مهندس هم اعتراف می‌کند که عاشق و مرید مرتضی بوده. او به‌دلیل همین علاقه بعد از قتل مرتضی، برای افرادی که به مرتضی علاقه داشتند، اس‌ام‌اس‌هایی می‌فرستد که این ماجرا را پیگیری کنند. او این بازی را شروع کرده بود تا غزاله و مریدان دیگر مرتضی، قاتلانش را بشناسند. علاوه بر این‌ها مهندس اعلام می‌کند که فهمیده بود قاتل اصلی مرتضی «دکتر حسامی» بوده. پس برای آن‌که انتقام مرتضی را از حسامی بگیرد، او را می‌کشد. در نهایت هم می‌گوید که همه جرم‌هایی که روسای کارخانه انجام داده‌اند را لو داده و همه‌ی آن‌ها ازجمله فرزانه به‌زودی برکنار می‌شوند. در این صورت شاید افراد جدیدی که برای راه‌اندازی مجدد کارخانه می‌آیند، حقوق کارگران را به آن‌ها برگردانند. در نهایت مهندس می‌میرد!

اینجاست که می‌فهمیم آن بازی که ظاهرا غزاله شروع‌ کرده بود را در اصل، بدون اطلاعش، مهندس بازی‌گردانی می‌کرده است. بالاخره کلاف سردرگُم قتل مرتضی با محوریت غزاله باز و نقش و تاثیرگذاری هر کسی در این ماجرا عیان می‌شود. از نکات جالب این سریال می‌توان به پختگی شخصیت غزاله در طول سریال اشاره کرد. اینکه در «غزالۀ قسمت پایانی» هیچ اثری از قُدی، بی‌فکری، شَروشوری، بی‌دغدغگی و بی‌مسئولیتی «غزالۀ قسمت اول» وجود نداشت، امر مشهودی بود. گویی مَشقت این چالش‌ها او را آبدیده کرده و به بلوغ فکری رسانده بود.

در آخر سریال ایرانی مترجم هم می‌بینیم که فرزند پریسا و داوود به دنیا آمده. مادر مرتضی، غزاله، پریسا، داوود و ناهید دور هم جمع شده‌اند و خوشحال از به‌ دنیا آمدن این کودک هستند. پایان داستان این سریال پرفرازو‌نشیب با آغاز داستان‌گویی غزاله از تمام ماجرا برای نوزاد پریسا مقارن می‌شود.

حُسن‌ختام سریال؛ به دنیا آمدن فرزند پریسا و داوود

جمع بندی

ازآنجایی‌که همیشه ژانر معمایی علاقمندان زیادی دارد، فیلم مترجم توانسته توجه‌ طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جلب نماید. به‌طور کلی سریال‌های معمایی ذهن بیننده را درگیر می‌کنند و برای همین جاذبۀ خاصی برای آن‌ها دارند. اگر شما هم مثل غزاله، از حل معما لذت می‌برید و این کار برایتان جذابیت و هیجان غیرقابل وصفی دارد، می‌توانید این هیجان و لذت را با حضور در اتاق‌فرارهای سبک معمایی تجربه کنید. شما می‌توانید از طریق وبسایت اسکیپ زوم (EscapeZoom) که مرجع معرفی و رزرو اتاق فرار در سرتاسر کشور بوده، با انواع اتاق فرار آشنا شده و هرکدام را که دوست داشتید، برای بازی انتخاب نمایید. اگر شما هم ازجمله طرفداران این سبک از فیلم و سریال‌ها هستید، توصیه می‌کنیم حتما سریال مترجم را تماشا کنید. شاید بتوانید از مهارت‌هایی که غزاله از خود در این راه نشان داد، برای پشت‌سر گذاشتن چالش‌های زندگی‌تان الهام بگیرید!

نویسنده
 
یه معمار که نویسندگی رو دوست داره!
به این مقاله امتیاز دهید

آیا این پست برای شما مفید بود؟

امتیاز متوسط 4.9 / 5. تعداد: 891

اولین نفری باشید که رای میدهید.


در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

3 نظر

  1. واقعن سریال مترجم برام جالب بود از خیلی نظرها طلایه دار بود یکیش همین که اتاق فرار رو برای بار اول و رسما توی سناریو آورد و خوب و درست نشون داد و ازش استفاده کرد جوری که توی ذوق بیننده نزنه. بازی بازیگرهاش هم تحسین برانگیز بود مخصوصا خانم مهتاب ثروتی که توی مترجم درخشید.

    3
    0
  2. جدا که سریال فوق العاده خوبی بود، این نشون میده که فرهنگ اتاق فرار تو ایران داره جا میافته

    6
    0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. در صورت ثبت نشانی ایمیل به اشتباه ، نظر شما نمایش داده نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *