معرفی بازی
گاهی فرار، آغاز سقوط است...نقشه ساده بود: ورود به یک خانهی قدیمی، پیدا کردن سنگهای قیمتی، و فرار.
اما از لحظهای که پا به خانه میگذاری، هیچچیز همانطور که باید نیست.خانهای که راه ندارد، فقط در دارد.
سایههایی که حرکت میکنند، حتی وقتی پشتشان ایستادهای.
صداهایی که حرف میزنند، اما نه با گوش، بلکه با چیزی عمیقتر... ذهن.اعضای خانه؟
آشنا، ولی اشتباه. مهربان، اما تهی. انگار چیزی آنها را از درون میبلعد، درست جلوی چشمهایت.تو دزدی، درست.
اما آنها شاید برای چیز دیگری به دنبالت آماده اند
گریز ممکن است اما نه برای همه
بهترین بازی هیجانی کرج عالی بود
عالی بود