نقد و بررسی

  اتاق فرار لوسیفرتحمل این وضعیت دیگه طاقت‌فرساست. ای لعنت به من که اون کاری رو کردم که نباید! حرص، آدم رو به چه‌چیزهایی که وادار نمی‌کنه؟ داشتیم زندگیمون رو می‌کردیما!این آتیشی که من به پا کردم همه‌چی رو سوزوند! پدرم، مادرم، خواهرم، زندگیمون، آیندۀ خودم و... . کاش هیچ‌وقت اون شیشۀ لعنتی رو از باغچه پیدا نمی‌کردم یا لااقل به کاری که توی اون نامه نوشته شده بود عمل نکرده بودم!هیچ‌وقت نمی‌تونم خودم رو برای مرگ پدر و مادرم ببخشم، فقط می‌تونم امیدوارم باشم که اونها من رو ببخشن.کاش می‌تونستم به حرفشون گوش ندم یا جلوشون وایسم. وقتی که هُرم گرماشون رو پشت‌سرم حس می‌کنم انگار خون توی رگ‌هام به جوش میاد، این‌قدر که ذاتشون آتیشییه! خونه و زندگیمون با جهنم فرقی نمی‌کنه از‌ بس که توی جفتشون شیطون‌ها رفت‌وآمد دارن!الان تنها امیدم به همون کشیش و راهبه‌های مجارستانیه که قراره برای کمک به من اینجا بیان. فقط امیدوارم هر‌چه زودتر برسن قبل‌ از اینکه دیر بشه آخه...! توضیحات بازی:هم‌خونه شدن با شیطون و اهل‌و‌عیالش یه تجربۀ خاص و فراموش‌نشدنیه که دیزاینر بازی اتاق فرار لوسیفر اون رو براتون تدارک دیده پس تا می‌تونید از حضور و تعامل با شی‌ناک و لی‌لیث [فرزندان شیطان] لذت ببرید!لوسیفر یکی از بهترین بازی‌هایی بوده که مجموعه stray escape تا‌به‌حال زده. ژانر اسکیپ روم لوسیفر ترسناک [وحشت] هست و سبک اون تئاتر تعاملی در نظر گرفته شده. از‌نظر عموم پلیرها، اتاق فرار لوسیفر دو تا ویژگی خاص و برجسته داره؛ یکی دوز بالای ترس توی بازی و دومی تعامل شیرینی که پلیرها از ابتدا تا انتهای بازی اون رو تجربه می‌کنن.شاید توی نگاه اول داستان و سناریوی بازی اتاق فرار لوسیفر حس تکرار مکررات بودن رو به مخاطب بده ولی باید بگیم که این فقط توی نگاه اوله و وقتی که ریز بشین روش می‌بینید که برای خودش هویت و ساختار مستقل داره و امضای خودش رو پای بازی زده. بازیکن‌ها پله‌پله پیش می‌رن و وارد هر اتاقی که می‌شن یه تیکه پازل از داستان بازی براشون هویدا می‌شه تا اتاق آخر که باید به میل خودشون پایان بازی رو تعیین کنن. از ویژگی‌های خاص این بازی همین چند حالته بودن پایان اونه که مستقیما به انتخاب پلیرها بستگی داره و اون‌ها باید مشخص کنن که دوست دارن بازی چه‌جوری تموم بشه.بازی اتاق فرار لوسیفر توی سنجش اکت اکتورها هم تحسین‌برانگیز ظاهر شده. طبق سناریو یه کاراکتر تعاملی، پلیرها رو از ابتدا تا انتهای بازی همراهی می‌کنه. این همراهیِ مدام، مثل یه چاقوی دو لبه می‌مونه و باید خیلی سنجیده و محتاطانه دربارش تصمیم گرفت چون اگه درست صورت نگیره به‌عنوان نقطه‌ضعف بازی محسوب می‌شه. خوشبختانه دوستان مجموعۀ استری اسکیپ تونستن از این ویژگی به‌نحو احسن توی بازیشون استفاده کنن. اکتورهای بازی جدا از بیان و کنش‌های به‌جا و درستشون، لباس و گریم خیلی خوب و جذابی هم دارن که به باورپذیری و شناوری پلیر توی داستان هم کمک زیادی می‌کنه. از خوبی‌های اتاق لوسیفر اینه که بازی از ریتم نمیفته و پلیرها توی هیچ مرحله‌ای از اتمسفر بازی خارج نمی‌شن. توی این بازی تئاترهای مختلفی هم اجرا می‌شه که هر کدوم می‌تونه گوشۀ تاریکی از قصه رو برای بازیکن‌ها روشن کنه!فضاسازی و دکور، از آیتم‌های مهم هر اتاقی به‌حساب میاد. دکور بازی اسکیپ روم لوسیفر خیلی خاص و چشمگیر نیست ولی وقتی کنار صداگذاری و نورپردازی سنجیده قرار می‌گیره قشنگ می‌تونه از پس رسالت خودش که همون هول دادن پلیر به مکان و زمان بازی توی دل داستانه بربیاد. اکثر بازیکن‌ها به اتاق فرار لوسیفر توی آیتم فضاسازی و دکور نمرۀ قبولی خوبی می‌دن ولی باید بگیم که دکور این بازی هنوز هم جای کار داره و می‌تونه بهتر از اینی باشه که الان هست.معما و چالشهای اتاق فرار لوسیفر هم جالبه و مشخصه که توی مرحلۀ طراحی سَرسَری گرفته نشده و روش فکر شده. می‌شه گفت معماها تماما از دل بازی بیرون میان و لذت سِیروسیاحت توی قصه رو به کام پلیرها دوچندان می‌کنن. اگه بخواین یه دید نسبی از سطح دشواری معماها داشته باشید باید بهتون بگیم که درجه سختی این بازی سه از چهاره.بازی اتاق فرار لوسیفر توی وهلۀ امتیازگیری از پلیرهایی که این بازی رو تجربه کردن موفق شده که نزدیک‌ترین امتیاز رو به عدد پنج که بیشترین امتیازه به دست بیاره. لوکیشن بازی:بازی اتاق فرار لوسیفر توی محلۀ حصارک تهران قرار داره. اگر پلیرها بخوان با ماشین شخصی به لوکیشن بازی برسن، باید بعد‌ از رفتن به میدون دانشگاه آزاد، وارد بلوار حصارک بشن و با رفتن به خیابون توحید خودشون رو به لوسیفری‌ها برسونن.اگه بازیکن‌ها تصمیم بگیرن که از مترو برای رفتن به محل اسکیپ روم استفاده کنن، باید بعد از پیاده شدن توی ایستگاه شهر زیبا یا میدون صنعت، با گرفتن یه تاکسی اینترنتی و صرف زمان حدود سی دقیقه خودشون رو به لوکیشن بازی اتاق فرار لوسیفر برسونن.