سناریو
در سال ١٤٣٥ بعد از اتفاقات شومى که براى ساکنین شهر تهران اتفاق افتاد، آنان از حس ترس و عشق محروم شدند و ترس افراد به وسیله هوش مصنوعى با محدودیت زیاد طبقه بندی شد. شرکتها برای فروش ترس دست به کار شدند و برای افراد پولدارى که بدلیل افسردگى، قصد پایان دادن به زندگی خود را داشتن، هتلی تاسیس کردند تا قبل از مرگ با بزرگترین ترس زندگیشان بدون حد و مرز روبهرو شوند، این هتل را ١٣ نام گذاری شد. درسال ١٣٩١ تب استفاده از شبکه هاى مجازى در ایران بالا گرفت... کاربرانى ادعا داشتن درساعت ٥ صبح خوابهاى عجیبى میبینن که شبیه واقعیته و تا چندین وقت از ذهنشون بیرون نمیره، خوابهایى ترسناک و دلخراش... اما عجیبتر اینکه بین تمامى خوابها چند وجه اشتراک وجود دارد، یک فرفره در حال چرخش، شخصی به نام نیما امین و هتلی بهنام ١٣ ،هتلی که ٤٤ سال بعد قراره ساخته بشه. سال ۱۴۰۲شما بعنوان گروهی ازدانشجویانى که پایاننامتون در رابطه با ضمیر ناخودآگاه انسانهاست به این موضوع علاقمند میشین و به کمک یک واسطه با نیما امین ارتباط میگیرین...



یه بازی معمولی، انتظار بیشتری داشتم که محقق نشد
معمولی بود