تصمیم گرفتی برای شروع یه زندگی جدید، راهی کلیسایی دورافتاده در حومه منچستر بشی، جایی که پدر لو منتظره تا آموزشهای روحانیت رو بهت بده. اما این کلیسا پر از رازهای تاریک و حسهای عجیبه؛ قدم به قدم متوجه میشی که شاید حضور تو اینجا تصادفی نبوده. باید آماده باشی تا با فضای ترسناک و تعاملی این مکان روبهرو بشی و سر از اسرار پدر لو و گذشتهی کلیسا دربیاری.
سناریو
توی زندگیم بعداز سختیهایی که کشیدم به پیشنهاد یکیاز دوستام به این فکر افتادم که روحانی شم و به کلیسا خدمت کنم. برای آموزش، من و عدۀ دیگهای رو به یکیاز کلیساهای خارج از شهر منچستر فرستادن تا روحانیت رو یاد بگیریم. اسم شخصی که باید بریم پیشش پدر لِو هست، شاید اون کلید تمام دَرهای بستهی زندگیم باشه.