احتمالا تا بهحال خبر سرقت از موزههای معروف در جهان را شنیده باشید. سرقت آثار هنری در واقع یکی از عجیبترین و سختترین انواع دزدی بهشمار میآید. دزدیدن وسایل و آثاری که شناختهشده و محبوبند بههیچعنوان کار سادهای نیست. سرقت از موزهها شامل سرقت آثار هنری معروف و عتیقه جات است. با وجود آنکه سرقت، کاری غیراخلاقی و نامتعارف بوده اما شنیدن داستان سرقتهای پرریسک و خطرناک، جالب و شیرین بهنظر میرسد. این موضوعات آنقدر در میان جوانان و حتی بزرگسالان جذاب است که با موضوع سرقت آثار عتیقه، فیلمهای متعددی ساخته شده است. حتی نویسندگان زیادی هم درباره این سرقتهای پرسروصدا مطالب و کتابهای جذابی نوشتهاند.
فهرست مطالب
- 1- سرقت تابلو مونالیزا از موزه لوور
- 2- جای خالی لوح زرین هخامنشی در موزه ملی ایران!
- 3- دزدی حین ساخت فیلم تاریخی در کاخ موزه گلستان
- 4- داستان تابلویی که ۷ بار به سرقت رفت!
- 5- سرقت عتیقه جات و جواهرات از موزه تاریخ طبیعی نیویورک
- 6- معمای سرقت از موزه گاردنر که هیچگاه حل نشد!
- 7- چه کسی تابلوی جیغ را دزدید؟
- 8- اسپایدرمن در موزه هنرهای مدرن پاریس
- 9- سرقت آثار هنری اروپا توسط نازیها
- 10- دزدی از موزه هنرهای زیبای استکهلم
- 11- سرقت ۳ اثر هنری اما نه به قصد سرقت!
- 12- گردشگران قلابی؛ دزدان آثار هنری از آب درآمدند!
اگر شما هم به ژانر معمایی علاقه دارید، میتوانید در اتاقهای فرار، این اتفاقات هیجانانگیز را از نزدیک تجربه کنید. در ادامهی این نوشتار شما را با چند سرقت مشهور از موزههای معروف دنیا آشنا میکنیم.
1- سرقت تابلو مونالیزا از موزه لوور
۲۱ آگوست سال ۱۹۱۱ یکی از عجیبترین سرقت آثار هنری در موزه لوور صورت گرفت. در این اتفاق تابلوی مونالیزا اثر «لئوناردو داوینچی»، توسط فردی ناشناس سرقت گردید. بعدها مشخص شد «وکنزیو پروجا» یکی از کارکنان ایتالیاییتبار موزه لوور، نقشاول دزدی آن شب بود، البته در این سرقت دو برادرش هم به او کمک کردند. جالب است بدانید که آن زمان کارمندان موزه لوور به همهی آثار هنری و تاریخی دسترسی کامل داشتند. آنها حتی میتوانستند شبها و پس از اتمام ساعت کاری موزه، در آنجا حضور داشته باشند. بههمیندلیل دزدی برای وکنزیو و برادرانش کار دشواری نبود. آنها نیمهشب تابلو را در یک پتوی بزرگ پیچیده و آن را از موزه خارج کردند. نکته جالب اینجاست که تا مدتی کسی از سرقت مونالیزا باخبر نشد.
در واقع چند روز بعد از این دزدی، یکی از گالریداران معروف پاریس، برای دیدن تابلو مونالیزا به لوور رفت و در آنجا با دیوار خالی مواجه شد. او هم موضوع سرقت را به پلیس اطلاع داد. در این مدت وکنزیو توانست تابلو را به آپارتمان خود، در مرکز شهر پاریس، ببرد. او انتظار داشت که بتواند بهسرعت تابلو را بفروشد اما خبر سرقت همهجا پیچید. بههمیندلیل مجبور شد که مدتی صبر کند. دو سال بعد وکنزیو تابلوی مونالیزا را در صندوق عقب ماشین قرار داد و به کشور خودش، ایتالیا بازگشت. او میخواست تابلو را به یکی از گالریداران معروف ایتالیایی بفروشد که پلیس متوجه این معامله شد و وکنزیو پروجا را دستگیر کرد. تابلوی مونالیزا هم که پس از این سرقت بهشدت محبوب شده بود، به موزهی لوور برگرداننده شد تا دوباره از سرجای خودش به مردم لبخند بزند.
2- جای خالی لوح زرین هخامنشی در موزه ملی ایران!
متاسفانه کشور ما هم از سناریوی عجیبغریب دزدی از موزهها از سایر کشورها عقب نمانده است! یکی از تاسفبارترین این دزدیها، به سرقت یک کتیبۀ طلایی دوران هخامنشیان برمیگردد. این لوح زرین که در کندوکاوهای ارنست هرتسفلد [سرپرست کاوشهای باستانشناسی تختجمشید] در سالهای جنگ جهانی اول در ایران پیدا شد جدا از ارزش زیاد تاریخی، چیزی حدود پنج کیلو طلای ناب داشت! در اصل این لوح یکی از الواح چهارگانۀ زرین و سیمین تختجمشید بود که تا ابد جای خالی آن کنار سه کتیبۀ دیگر، فرهنگدوستان را عذاب خواهد داد! محل اصلی قرارگیری این کتیبههای طلایی و نقرهای کنار ستونهای کاخ آپادانا در تختجمشید بوده که بعدتر به امید واهی حفاظت بیشتر از این آثار ارزشمند به موزه ملی ایران منتقل شدند.
در دهۀ هفتاد خورشیدی، نبود این شیء نفیس در موزه ملی اطلاعرسانی و تحقیقات در این زمینه شروع شد. بعدتر طبق اعترافات نصرتالله معتمدی که در آن زمان عهدهدار سِمت «امیناموال» موزه بود، مشخص شد که او دزد این قطعه تاریخی است. معتمدی که در زمان خودش باستانشناس بنامی هم بود، ادعا کرد این لوح طلایی را با همدستی برادرزنش آب کرده و بعد از تبدیلش به شمش آن را فروخته و با پولش یک خودروی پیکان خریده است! ادعایی که با توجه به سابقۀ کاری و علمی این فرد و اطلاع از بیقیمت بودن این لوح هخامنشی، بعید است اتفاق افتاده باشد. در نهایت دادگاه پروندۀ دزدی کتیبۀ طلایی هخامنشی را با حکم پرداخت رقم عینالمال و حبس ابد برای معتمدی مختومه اعلام کرد!
در ادامه بازگردان بخشی از متن این لوح را به فارسی امروز برایتان آوردهایم. این متن که از زبان شاهنشاه داریوش بزرگ گفته شده، به سه زبان پارسی باستان، بابلی و ایلامی روی کتیبه نقش بسته است. «این سرزمینی است که من دارم از سکستان تا ورای سغد و تا آن سوی کوشا (حبشه) و از هند تا اسپارت، که اهورامزدا به من بخشیده است. امید که اهورامزدا مرا و خاندانم را پاس دارد.» فکر نمیکنید تن داریوشاول با این اتفاق در گور لرزیده باشد؟!
3- دزدی حین ساخت فیلم تاریخی در کاخ موزه گلستان
کسی میداند گلدانهای نفیس تالار سلام الان دقیقا کجا هستند؟! در جواب این سوال باید فقط در سکوت سری به نشانۀ تاسف تکان داد! چند سال پیش یک گروه فیلمبرداری برای تولید مجموعهای تاریخی، کوشک اصلی کاخموزۀ گلستان را برای مدت کوتاهی در دست گرفتند که کاش هیچوقت نمیگرفتند! دقیقا در همین زمان دو گلدان ارزشمند تاریخی از تالار سلام کاخ گلستان گم شد، گم شدنی که هیچوقت به پیدا شدن ختم نشد!
4- داستان تابلویی که ۷ بار به سرقت رفت!
«یان وان آیک» از معروفترین و بهترین نقاشان هلندی بهحساب میآید. یکی از مهمترین آثار این نقاش، «محراب گنت» یا «ستایش بره» نام دارد. این نقاشی معروف، 12 تابلوی جداگانه است که بههم مربوط هستند. تابلوی ستایش بره سرگذشت عجیب و غریبی دارد. وزن کل اجزای این تابلو حدودا ۲ تن بوده اما نکته شگفتانگیز ماجرا آن است که این تابلو با این عظمت، بارها به سرقت رفته است. محل اولیهی نصب این نقاشی چهاردهپاره در کلیسای جامع «سنت باوو» در شهر گنت و در کشور بلژیک بود. ناپلئون بناپارت بعد از پیروزی در جنگ، چهار قطعه از این نقاشی را تصاحب کرد، سپس آنها را در موزه لوور که تازه تاسیس شده بود، به نمایش گذاشت. اما بعد از شکست ناپلئون در جنگ واترلو، تابلوها را به کلیسای جامع برگرداندند.
در همان زمان متاسفانه اسقف کلیسای جامع، بهدلیل بدهی مالی شش بخش از این تابلو را به دلالان آثار هنری فروخت. این قطعات در نهایت بهدست یک فرد آلمانی ثروتمند رسید. در طول جنگ جهانی اول آلمانها میخواستند همهی قطعات (تابلوها) این نقاشی را تصاحب کنند، برای همین دوباره تعدادی از پنلهای این نقاشی را دزدیدند. خوشبختانه با پایان جنگ، قطعات نقاشی دوباره به محل اصلی خود بازگردانده شد. پس از سی سال دوباره دو قطعه (دو تابلوی بزرگ کناری) از این نقاشی به سرقت رفت و متاسفانه آن پنلهای ستایش بره دیگر هیچوقت پیدا نشدند! با شروع جنگ جهانی دوم، برای محافظت از این نقاشی، آن را به واتیکان فرستادند اما نازیها به دستور هیتلر دوباره آن را دزدیدند و در یک معدن استخراج نمک در اتریش پنهان کردند. در پایان جنگ نیروهای متفقین این اثر هنری را دوباره کشف کردند و آن را به موزه برگرداندند.
تجربه اتاق فرار با تم سرقت و دزدی!
5- سرقت عتیقه جات و جواهرات از موزه تاریخ طبیعی نیویورک
در شب ۲۹ اکتبر سال ۱۹۶۴، دو پسر اهل میامی، به نامهای آلن کوهن و جک مورفی به قصد سرقت آثار عتیقه وارد محوطه موزه میشوند. آنها از پلههای خروج اضطراری بالا رفته و طنابی را به پنجره طبقه چهارم وصل میکنند. این دو پسر بهخوبی میدانستند که در طبقه چهارم این موزه، جواهرات و سنگهای معدنی گرانقیمت نگهداری میشود. آنها پس از ورود به طبقه چهارم با استفاده از یک شیشهبر و نوار چسب، ویترین جواهرات را شکسته و چندین سنگ قیمتی را به سرقت میبرند. این دو پسر جوان باوجود سن بسیار کمی که داشتند توانسته بودند بزرگترین یاقوت کبود جهان و تعدادی عتیقهجات دیگر را بدزدند، با این حال پس از دو روز پلیس این سارقها را دستگیر میکند.
6- معمای سرقت از موزه گاردنر که هیچگاه حل نشد!
یکی از جسورانهترین و عجیبترین معماهای سرقت از موزه به سرقت آثار عتیقه موزه گاردنر مربوط میشود. داستان این دزدی زمانی جالبتر میشود که بدانید، پس از گذشت حدود سی سال، پلیس افبیآی همچنان موفق به دستگیری سارقان نشده است. این موزه توسط یک مجموعهدار معروف اهل بوستون به نام «الیزابت استوارت گاردنر» افتتاح شد.
در نیمهشب ۱۸ مارس سال ۱۹۹۰، مطابق معمول، دو نگهبان از این موزه محافظت میکردند. در حدود ساعت ۲ نیمهشب، دو مرد ناشناس که لباس پلیس به تن داشتند، وارد محوطهی موزه میشوند. آنها به نگهبانان میگویند برای تحقیقات بیشتر دربارهی گزارشی که یکی از همسایگان داده است به آنجا آمدهاند اما پس از چند دقیقه صحبت، نگهبانان را با طناب و دستبند میبندند. سپس وارد اتاقهای موزه میشوند و با استفاده از کاتر، نقاشیها را از قابشان جدا میکنند. در این شب حدود ۳۰ اثر هنری و تعداد زیادی عتیقهجات گرانبها به سرقت میرود. خانم گاردنر در هنگام مرگ خود وصیت کرده بود که آثار هنری این موزه هرگز جابهجا نشوند بههمیندلیل هم بعد از سرقت، قابهای خالی از آثار هنری را همانطور دستنخورده باقی گذاشتند.
7- چه کسی تابلوی جیغ را دزدید؟
اگر شما هم از طرفداران نقاشی و آثار هنری معروف باشید، احتمالا تابلوی «جیغ» اثر ادوارد مونک را میشناسید. این تابلو یکی از مشهورترین آثار هنری در جهان است. جالب است بدانید که این تابلو تا به امروز دو بار به سرقت رفته است و یکی از خبرسازترین داستانها در میان سرقت آثار هنری بهحساب میآید. دزدی اول در سال ۱۹۹۴ اتفاق افتاد. طی این سرقت دو مرد بهراحتی وارد گالری ملی اسلو شدند و تابلوی جیغ را دزدیدند. عجیبترین بخش، یادداشتی است که دزدان در جای خالی تابلو قرار دادند. در این یادداشت نوشته شده بود: «بابت امنیت ضعیف این موزه از شما ممنونیم.» بعد از مدتی سارقان در ازای برگرداندن تابلو، یک میلیون دلار باج خواستند اما پلیس نروژ و بریتانیا با کمک هم توانستند چهار مرد دخیل در این دزدی را دستگیر کنند.
سرقت دوم در سال ۲۰۰۴ رخ داد. شاید باور نکنید که دزدان در روشنایی روز و با اسلحه گرم برای دزدیدن آثار هنری به موزهای بروند، اما این سرقت دقیقا بههمینشکل انجام شد. حتی چند نفر از رهگذرانی که در نزدیکی موزه بودند از سارقان عکس گرفتند. در سال ۲۰۰۵ پلیس حدود ۱۰ نفر که مظنون به همکاری در این سرقت بودند را دستگیر کرد ولی با این وجود اثری از تابلو جیغ پیدا نشد. بهیکباره در سال ۲۰۰۶ اعلام شد که این اثر پیدا شده است، با این حال بهخاطر جابهجایی و نگهداری نادرست، تابلو آسیبهای فراوانی دیده بود.
8- اسپایدرمن در موزه هنرهای مدرن پاریس
در روز بیستم ماه می سال ۲۰۱۰، یکی از جالبترین سرقتهای تاریخ موزههای جهان صورت گرفت. در این سرقت مردی فرانسوی به نام وژران تومیک وارد موزهی هنرهای مدرن پاریس شد. او ۵ تابلوی گرانبها ازجمله آثار «پابلو پیکاسو» و «هنری ماتیس» را از موزه خارج کرد. برخی مدعیاند که درآنزمان این آثار حدود ۷۰ میلیون دلار ارزش داشتند. تومیک را با لقب «مردعنکبوتی» میشناختند زیرا او توانسته بود از دیوار ساختمان موزه بالا برود و خود را به داخل طبقات برساند. در نهایت این اسپایدرمنِ تابلودزد در یکی از گورستانهای پاریس دستگیر شد و به هشت سال حبس محکوم گردید تا بفهمد نباید از هر دیواری بالا برود!
9- سرقت آثار هنری اروپا توسط نازیها
در طول سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ یعنی قبل و در طول جنگ جهانی دوم، نازیها بسیاری از آثار هنری مشهور اروپا را دزدیدند. اکثر این نقاشیها و یا عتیقهجات متعلق به خانوادههای ثروتمند یهودی بود. حتی بعضی از این آثار در موزهها نگهداری میشدند. آدولف هیتلر، علاقه داشت که کلکسیونی خاص و بزرگ از بهترین نقاشیها و مجسمهها برای خود دستوپا کند. برای انجام این کار، او به نازیها دستور داد تا از موزههای مشهوری مانند لوور در فرانسه و اوفیزی در ایتالیا سرقت کنند. متاسفانه بعضی از این آثار هرگز پیدا نشدند!
10- دزدی از موزه هنرهای زیبای استکهلم
یکی دیگر از سرقتهای عجیب آثار هنری، مربوط به موزهی ملی سوئد است. در طی این سرقت که در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد، گروهی از سارقان بهشکل عجیبی به موزهی هنرهای زیبا در استکهلم حمله کردند. متاسفانه این گروه که همگی مسلح بودند، توانستند با گروگانگیری کارکنان موزه، چند اثر هنری منجمله یکی از خودنگارههای معروف «رامبراند» را بدزدند. این گروه برای اینکه حواس پلیس را از سرقت خود پرت کنند، در چند نقطه از شهر، خودروهایی را منفجر کردند و محض محکمکاری پشتسر مسیر خود در خیابان، بهصورت نواری میخ ریختند تا خیالشان راحت باشد که پلیس بههیچوجه نمیتواند تعقیبشان کند.
در نهایت این گروه از سارقان با آثار هنری سوار یک قایق تندرو شدند و از آنجا گریختند. بلاخره در سال ۲۰۰۵ عاملان این سرقت دستگیر شدند و نقاشیهای مسروقه نیز به موزه برگردانده شدند.
11- سرقت ۳ اثر هنری اما نه به قصد سرقت!
شهر منچستر انگلستان، در ۲۶ آوریل سال ۲۰۰۳ یک شب بارانی را پشت سر میگذاشت. در ساعات اولیهی نیمهشب در یکی از گالریهای هنری معروف این شهر، سرقتی بسیار مهم و تاریخی رخ داد. در طی این سرقت سه تابلوی نقاشی از هنرمندانی چون «پیکاسو»، «ونگوگ» و «پل گوگن» دزدیده شد. این سه تابلو در سال ۲۰۰۳ ارزشی معادل یکونیم میلیون دلار داشتند. فردای سرقت، پلیس به سرنخهایی از مخفیگاه سارقان دست یافت. زمانی که پلیس به این مخفیگاه رسید آثار هنری را همراه با یک یادداشت پیدا کرد که در آن نوشته شده بود: «این دزدی تنها برای نشان دادن نقاط ضعف امنیتی گالری انجام شده است.»
12- گردشگران قلابی؛ دزدان آثار هنری از آب درآمدند!
در ماه آگوست سال ۲۰۰۳، دو دزد که خود را به جای گردشگران جا زده بودند، وارد یکی از قلعههای معروف اسکاتلند شدند. این قلعه در گذشته خانهی اجدادی یکی از دوکهای معروف اسکاتلندی بود. سارقان بهسمت اتاق نگهبانی حمله کردند و نگهبان را با طناب بستند، سپس به درون قلعه رفته و نقاشی های معروفی را دزدیدند. بهنظر میرسد که این نقاشیها در آن زمان حدود ۱۰ میلیون دلار ارزش داشتند. چهار سال بعد، پلیس در یک عملیات مخفی در شهر گلاسکو، هشت مرد مرتبط با سرقت این آثار هنری را دستگیر کرد. درنهایت با توجه به سرنخ و نشانیهایی که از آنها گرفته بود توانست آثار هنری دزدیده شده را کشف کند و به موزهی گالری ملی اسکاتلند در شهر ادینبورگ منتقل نماید.
جمعبندی
میتوان گفت که این سرقتها در عین جسورانه بودن، به آثار هنری مشهور، آسیبهای جبرانناپذیری وارد کردند. اما جالب است بدانید که سرقت آثار هنری یا حتی حل معمای دزدیهای مشهور به یکی از جذابترین موضوعات برای نویسندگان کتاب یا کارگردانان فیلم و سریال تبدیل شده است. حتی با الهام از این موضوعات اتاق فرارهای معروفی هم طراحی شدهاند. در این اتاق فرارها پلیرها میتوانند در نقش کارآگاه یا سارق آثار تاریخی و عتیقه جات باشند. اگر از علاقمندان به این نوع بازیهای معمایی و کارآگاهی هستید، میتوانید از طریق سایت اسکیپ زوم (EscapeZoom.ir) که مرجع معرفی و رزرو اتاق فرار در ژانرهای مختلف است، بازی با تم دزدی را انتخاب نمایید.
توی ایران خودمون هم کم دزدی نمیشه از موزهها🤦♂️ کاش چندتا از این دزدیها رو هم میگفتید. جای خالی هممیهنانمون توی مقاله دزدیهای عجیب و غریب از موزهها شدید احساس میشه. وطنم، ای شکوه…!
اتاق فرارهایی که داستانش دزدیه خیلی هیجان زیادی داره، یکی از بچه ها گفت بازی اتاق فرار دیوانه باهوش هم اینجوریه.
کاش بیشتر از آخر و عاقبت دزدهای این سرقت ها میگفتید که دقیقا کدومها گیر افتادن چه حکمهایی گرفتن.
تابلوی کامل ستایش بره خیلی تابلو قشنگیه واقعا نمیدونم با اون ابعاد طرف چیجوری اون رو دزدیده، خوب دوست عزیز یه چیز کوچیکتر رو بدزد که آب کردنش هم برات آسونتر باشه.
فکر نمیکردم یه روزی مونالیزا رو هم دزدیده باشن. البته شاید منم بودم همینکارو میکردم، کم قیمت نیس😑